مکه در ظهر داغ فرو رفته بود. آفتاب، سنگها را به آتش کشیده بود و کعبه، خاموش و استوار، مثل قلبی که راز بزرگی را پنهان کرده باشد، ایستاده بود. فاطمه بنت اسد با قدمهایی لرزان نزدیک شد؛ نه از ناتوانی، از سنگینی لحظه. درد، آرام و عمیق، مثل موجی پنهان، در جانش میپیچید. دست بر دیوار کعبه گذاشت و دعا را، نه با صدا، که با دل گفت. روایت میگوید: دیوار پاسخ داد. نه مثل سنگ، که مثل مادری مشتاق. شکاف برداشت؛ آرام، روشن، بیهیاهو. مردم مکه ایستادند، زمان ایستاد. کعبه، درهایش را نبست؛ دلش را گشود. این آغاز تولدی بود که قرار نبود فقط یک انسان را به دنیا بیاورد، بلکه عدالت را.
درون کعبه، جهان شکل دیگری داشت. نور، بیآنکه منبعی داشته باشد، همهجا جاری بود. سکوت، سنگین نبود؛ مهربان بود. فاطمه بنت اسد، سه روز مهمان خدا شد؛ چنانکه در حدیث آمده، نه غذایی از زمین خواست و نه ترسی از تنهایی داشت. نوزاد که به دنیا آمد، نخستین نگاهش به جایی افتاد که هزاران سال محل سجده خواهدبود. گویی میخواست از همان آغاز، همه بدانند قبله کجاست. هاتفی غیبی ندا داد: «نامش را علی بگذار؛ که او علی اعلی است.» این کودک، بیآنکه گریهاش جهان را پر کند، حضوری داشت که تاریخ را پر کرد. کعبه، گهواره شد و آسمان، شاهد.
بیرون کعبه، مردم حیران بودند. در بسته مانده بود و هیچ کلیدی کارگر نمیشد؛ گویی خدا میخواست این تولد، فقط با اجازه او دیده شود. پیامبر اکرم(ص) با آرامشی خاص ایستاده بود؛ آرامش کسی که وعده را میشناسد. وقتی فاطمه بنت اسد بیرون آمد و نوزاد را به پیامبر سپرد، تاریخ مسیرش را پیدا کرد. پیامبر، علی را در آغوش گرفت؛ آغوشی که ادامه وحی بود. در حدیث آمده که فرمود: «این برادر و وصی من است.» تولدی که در خانه خدا آغاز شد، در خانه نبوت معنا گرفت. علی، از همان لحظه، نسبتش با پیامبر، نسبت نور با نور بود. و علی (ع) در دستان پیامبر یعنی نور علی نور .
سالها بعد، این تولد را میشد در همه چیز علی دید. در نگاهش که عدالت را خسته نمیکرد؛ در دستهایش که نان را عادلانه تقسیم میکرد. در خانهاش با فاطمه زهرا(س)، تولد دوبارهای از نور اتفاق افتاد. حسن و حسین(ع)، فرزندان مردی شدند که پدریاش فقط خونی نبود، الهی بود. حتی قنبر، در کنار او، معنای انسان بودن را فهمید. ولادت علی(ع) ، فقط یک حادثه نبود؛ یک نقشه راه بود. نقشهای که از کعبه شروع شد و به دلهای تشنه رسید.
و امروز، این ولادت، دل حضرت صاحبالزمان(عج) را شاد میکند. او که وارث یادگارهای امیرالمؤمنین(ع) است؛ هم در نسب، هم در عدالت. امامی که طبق حدیث امام رضا(ع)، «الامامُ الوالدُ الشفیق» است؛ پدری مهربان برای امت. روز ولادت علی(ع)، روز پدر است و چه کسی شایستهتر از مهدی(عج) برای دریافت تبریک؟ او که بسیاری از صفات علی(ع) را در صبر، مظلومیت و دادخواهی با خود دارد. این شادی را باید به او تقدیم کرد؛ چون علی(ع)، در وجود او، ادامه دارد.
وقتی داستان تمام میشود…
در منابع دینی، درباره تولد دو شخصیت بزرگ الهی( حضرت مسیح و امیر المومنین (ع)) ، دو رفتار متفاوت با «خانههای مقدس» نقل شده است. داستان ولادت حضرت مسیح و شرایط مادر حضرت عیسی( حضرت مریم )را بخوانید و تفاوت این دو تولد را بیان کنید.
«شبهای پیشاور» روایت چند شب گفتوگوی علمی، آرام و عمیق است؛گفتوگویی میان یک عالم شیعه و جمعی از اندیشمندان اهلسنت،نه با فریاد، نه با تحقیر،بلکه با منطق، استدلال، تاریخ و محبت.در این شبها، نام امیرالمؤمنین(ع) فقط یک نام نیست؛مسیر است، دلیل است، و چراغی برای فهم اسلام.
مرورگر شما از این فایل پشتیبانی نمی کند. لطفا آنرا دانلود کنید: دریافت فایل
شب های پیشاور 1 و 2