توفیق در جریان آموزش و تربیت دانشآموزان در گرو توفیق در همسویی و هماهنگی مثلث مدرسه، والدین و دانشآموزان است، لذا اغلب ناظر بر آن هستیم كه عموم مدارس شایسته، فصل ویژهای را برای آموزش خانواده در نظر گرفته و به جد بدان میپردازند. از سوی دیگر نیاز به یادگیری نیازی است که برای هیچ کس و در هیچ دورهای کهنه نمیشود و تعطیلبردار نیست. از سوی دیگر شرایط امروز جامعه با پیچیدگیهای متعدد فرهنگی و تقارن این موضوع با بحرانهای سن نوجوانی و رشد این نیاز را در حوزه خاص فرزندپروری صد چندان میکند. مؤسسه صلحا برای پاسخ به این نیاز والدین و جهت تسهیل این امر، هر ساله اقدام به برگزاری سلسله جلسات آموزش والدین مینماید. این نشستها که هر ساله از طرف تیم مشاوره مدرسه به سرپرستی دکتر محسن میرمحمدصادقی طراحی میشود و در جهت پاسخ به این نیاز والدین و ارتقاء سواد فرزندپروری ایشان است. تاکنون مفاهیم متعددی همچون، نوجوان و رسانه، عزت نفس، یک مادر نمونه، مثبتنگری در تربیت، رشد اجتماعی و ویژگیهای آن و . . . توسط اساتیدی همچون، دکتر دوایی، دکتر فیاضبخش، دکتر بهپژوه، دکتر داودی، دکتر میرمحمدصادقی و . . . برگزار شده است که همگی در واحد سمعی و بصری دبیرستان صلحا گردآوری و تدوین شده و قابل استفاده برای مخاطبان مجموعه صلحا است.
در دبیرستان صلحا برای برگزاری این جلسات، ملاحظاتی مورد نظر است که در ذیل به آنها اشاره میشود.
1- ایجاد توازن در آموزش پدران و مادران. درست است كه معمولا مادران گرامی، به دلیل داشتن فرصتهای زیادتر، امكان حضور بیشتر در چنین جلساتی را دارند، لیكن این امر به تنهایی نباید دلیلی بر برگزاری جلسات بیشتر برای این گروه قرار گیرد. مگر البته دلیلی دیگر در این جریان برتابیده شود. در این میان اگر بپذیریم كه جایگاه و نقش زن یا مادر در برخی از خانوادهها، افزون بر حد تعادل خود قرار گرفته است (زنسالاری)، این امر چه بسا میتواند بر این عارضه بیفزاید و نقش پدر را در جریان تربیت كمرنگ و گاه زایل كند.
2- ایجاد اولویتبندی با توجه به محدودیتها و ماموریتهای مختلف در مدرسه. بسیاری از اوقات، جانب اعتدال در برنامهها و عملكردهای مسئولین و دستاندركاران مدرسه رعایت نمیشود. به صرف تشویق یا تبلیغ یا جوگیرشدن و یا هر علت دیگری، نباید فراموش كنیم كه مدرسه وجوه گوناگونی دارد كه خانوادهها و آموزش ایشان قسمتی از این پازل بزرگ است. این امر به ویژه با توجه به محدودیتهای زمان، مكان، امكانات مادی و نیروی انسانی و بسیاری دیگر توجهی مضاعف را ایجاد مینماید. باید یادآور شد كه آموزش والدین هدف نیست، بلكه ایجاد زمینهای است كه در كنار تعالی كادر آموزشی، زمینه انجام وظایف نسبت به دانشآموزان بیشتر و بهتر مهیا شود. لذا تعیین این جریان به صورت واحدهای درسی و امثال ذلك نباید اصل موضوع را به حاشیه براند.
3- نیازسنجی در راستای اهداف كاربردی. به صرف در اختیار داشتن استادانی خاص، نباید ایشان را دعوت نمود. دعوت از استادان شایسته باید در راستای نیازهای عمومی مبرهن یا نیازهای سنجیده شده والدین صورت پذیرد.
4- تداوم و یكپارچگی آموزش. این امر به ویژه در مجتمعهای آموزشی كه واجد مقاطع گوناگون تحصیلی است بیشتر ضرورت مییابد. برنامهریزی منسجم برای یك گروه از خانوادهها از پیشدبستان تا پیشدانشگاهی، متضمن عدم گسیختگی و تكرار ملالتآور مطالب و اتلاف وقت مخاطبان و هزینههای گزاف مدارس خواهد بود. طبیعی است كه این امر، چنانچه همراه با مستندسازی باشد، میتواند رافع نیاز و همسانسازی خانوادههای متاخر شود. بدیهی است كه وجود مركزی واحد یا مراكزی هماهنگ در تصمیمسازی چنین برنامههایی ضرورت پیدا میكند.
5- همسویی رفتارهای سازمانی و آموزشی- تربیتی كادر مدرسه با آموزههای ارائه شده به والدین. محتوای آموزشی ارائه شده با والدین نباید معارض با رفتارها و عملكرد كاركنان مدرسه به ویژه افراد اثرگذار و مورد توجه باشد. لازمه این امر وجود آگاهی افزون یا همتا با مطالب ارائه شده به والدین نزد ایشان است. لذا حضور خواص از جمله معلمان راهنما در چنین جلساتی لازم است.
6- همراه داشتن فعالیت و جذابیت در كنار كیفیت آموزش. امروزه مخاطبین ظرفیت و علاقه استماع یكسویه ساعتی سخنرانی را ندارند. وجود تنوع در شیوه ارائه و استفاده از ابزارهای تنوعبخش، علاوه بر محتوای متناسب و غنای بحث، خانواده را همراه میكند. داشتن پاورپوینتی مناسب به همراه رویكردی فعال و مشاركتی در ارائه محتوا، اثربخشی بیشتر دوره آموزش را در پی خواهد داشت.
7- راهنمایی به جای نسخهدهی. نكته مهم آخر اینكه در مشاورهها و نشستها و گفتگوها، باید مراقب باشیم كه دستورالعمل و نسخه تجویز نكنیم بلكه صرفا راهنمایی كنیم و انتخاب راه و راهحل را بر عهده مخاطب قرار دهیم. با این ترتیب هم او را تنبلی و راحتطلبی و سهلالوصولی سوق ندادهایم و هم در مقام احتیاط، از اشتباهات احتمالی در این رهگذر احتراز نمودیم.